موانع دست یابی به اهداف

گاهی اوقات افرادی که عزت نفس پایینی دارند می توانند هدف هایی را برای خود تعیین کنند اما نمی‌توانند به آنها دست یابند ۶ مانع متداول بر سر راه اهداف وجود دارد:


۱. برنامه‌ریزی نامتناسب: شایعترین مانع برنامه ریزی ضعیف است. یعنی تقسیم نکردن اهداف بزرگ به بخش‌های کوچک تر و محتاطانه تر. دستیابی به یک هدف بزرگ در زندگی در یک زمان کوتاه مانند این است که بخواهید یک قرص نان کامل را یک لقمه کنید و این غیر ممکن است بنابراین مجبور هستید که نان را به تکه های کوچکتر تقسیم کنید و سپس آنها را بخورید در غیر اینصورت لقمه در گلویتان گیر خواهد کرد.


۲. آگاهی ناکافی: این نیز یک مانع بسیار شایع است و زمانی به وجود می‌آید که قبل از اینکه کوچکترین گام را به سوی اهداف خود بردارید اطلاعات کافی را در دست ندارید. دنبال کردن اهداف بدون داشتن اطلاعات کلی مانند این است که به صورت تصادفی سوار یک قطار شوید و سعی کنید از یک محل به محل دیگر بروید شما نیاز به یک نقشه و یک جدول زمانی دارید اینها اطلاعات ضروری برای رسیدن به مقصد هستند.


۳. مدیریت زمانی ضعیف: آدمهایی که مشغله دارند اغلب اوقات اهداف منطقی را تعیین می کنند و آنها را به گام های کوچک و عقلانی تقسیم می کنند با این حال به نظر نمی‌رسد بتوانند وقتی برای برداشتن اولین قدم داشته باشند وقتی چند توپ را به هوا می اندازید و با آنها بازی می کنید اضافه شدن حتی یک توپ دیگر ممکن است بسیار زیاد باشد. مگر اینکه در بازی زبردست شوید یا تصمیم بگیرید که یکی از توپها را رها کنید.

⭕️ اهداف غیر واقع بینانه: اهداف غیر واقع بینانه شکلی از آسیب به خود است یعنی الگوی فکری و رفتاری مشابه افرادی که از عزت نفس پایین رنج می‌برند. با تعیین کردن اطراف غیر واقع بینانه ای که امیدی به دست یابی به آنها نیست شکست و عزت نفس پایین ادامه دار خود را تضمین میکنید. دنبال کردن اهداف غیر منطقی مانند این است که بخواهید سنگ بزرگی را به ماه پرتاب کنید.

⭕️ ترس از شکست: هر فردی از شکست می‌ترسد اما این ترس برای افرادی که عزت نفس پایینی دارند یک سد راه واقعی هست ممکن است اهداف واقع بینانه ای تعیین کنید و گام های قابل مدیریتی را برنامه ریزی کنید اما اضطراب شکست یا فوبیای خطرپذیری چنان بزرگ است که نمی‌توانید از آن عبور کرده و به اهداف خود برسید. مانند این هست که باک ماشین خود را پر از بنزین کنید و در مسیر درستی در جاده قرار بگیرید اما نتوانید پای خود را روی پدال گاز قرار دهید و حرکت کنید.

 ⭕️ ترس از موفقیت: یک مانع نادرتر و ناتوان کننده تر، ترس از موفقیت است در حقیقت ترس از شکست متعاقب آن است. در این حالت می ترسید که موفقیت در رسیدن به هدف، شما را در معرض شکست های مخرب در آینده قرار دهد. به عنوان مثال اگر ارتقای مهمی بگیرید یا با فرد مناسبی ازدواج کنید بیشتر در چشم خواهید بود دیگران به شما نگاه می کنند و روی شما حساب می‌کنند. سپس در نهایت آنها را مایوس کرده و شکست میخورید و وقتی چنین اتفاقی بیفتد این شکست فاجعه بدتری خواهد بود. جمله معروفی که در مورد این وضعیت می‌گویند این است که "هرکه بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست". این وضعیت مانند این است که بترسید از ترافیک خارج شوید زیرا در حقیقت در بالای جایی قرار می‌گیرید که از آن سقوط خواهید کرد.

 

دکتر زهرا یوسفی

کاندیدای دکتری روانشناسی در دانشگاه تبریز

تکنیک های شناختی برای افزایش عزت نفس، متیو مک کی، پاتریک فانینگ


گاهی اوقات افرادی که عزت نفس پایینی دارند می توانند هدف هایی را برای خود تعیین کنند اما نمی‌توانند به آنها دست یابند ۶ مانع متداول بر سر راه اهداف وجود دارد:


۱. برنامه‌ریزی نامتناسب: شایعترین مانع برنامه ریزی ضعیف است. یعنی تقسیم نکردن اهداف بزرگ به بخش‌های کوچک تر و محتاطانه تر. دستیابی به یک هدف بزرگ در زندگی در یک زمان کوتاه مانند این است که بخواهید یک قرص نان کامل را یک لقمه کنید و این غیر ممکن است بنابراین مجبور هستید که نان را به تکه های کوچکتر تقسیم کنید و سپس آنها را بخورید در غیر اینصورت لقمه در گلویتان گیر خواهد کرد.


۲. آگاهی ناکافی: این نیز یک مانع بسیار شایع است و زمانی به وجود می‌آید که قبل از اینکه کوچکترین گام را به سوی اهداف خود بردارید اطلاعات کافی را در دست ندارید. دنبال کردن اهداف بدون داشتن اطلاعات کلی مانند این است که به صورت تصادفی سوار یک قطار شوید و سعی کنید از یک محل به محل دیگر بروید شما نیاز به یک نقشه و یک جدول زمانی دارید اینها اطلاعات ضروری برای رسیدن به مقصد هستند.


۳. مدیریت زمانی ضعیف: آدمهایی که مشغله دارند اغلب اوقات اهداف منطقی را تعیین می کنند و آنها را به گام های کوچک و عقلانی تقسیم می کنند با این حال به نظر نمی‌رسد بتوانند وقتی برای برداشتن اولین قدم داشته باشند وقتی چند توپ را به هوا می اندازید و با آنها بازی می کنید اضافه شدن حتی یک توپ دیگر ممکن است بسیار زیاد باشد. مگر اینکه در بازی زبردست شوید یا تصمیم بگیرید که یکی از توپها را رها کنید.

⭕️ اهداف غیر واقع بینانه: اهداف غیر واقع بینانه شکلی از آسیب به خود است یعنی الگوی فکری و رفتاری مشابه افرادی که از عزت نفس پایین رنج می‌برند. با تعیین کردن اطراف غیر واقع بینانه ای که امیدی به دست یابی به آنها نیست شکست و عزت نفس پایین ادامه دار خود را تضمین میکنید. دنبال کردن اهداف غیر منطقی مانند این است که بخواهید سنگ بزرگی را به ماه پرتاب کنید.

⭕️ ترس از شکست: هر فردی از شکست می‌ترسد اما این ترس برای افرادی که عزت نفس پایینی دارند یک سد راه واقعی هست ممکن است اهداف واقع بینانه ای تعیین کنید و گام های قابل مدیریتی را برنامه ریزی کنید اما اضطراب شکست یا فوبیای خطرپذیری چنان بزرگ است که نمی‌توانید از آن عبور کرده و به اهداف خود برسید. مانند این هست که باک ماشین خود را پر از بنزین کنید و در مسیر درستی در جاده قرار بگیرید اما نتوانید پای خود را روی پدال گاز قرار دهید و حرکت کنید.

 ⭕️ ترس از موفقیت: یک مانع نادرتر و ناتوان کننده تر، ترس از موفقیت است در حقیقت ترس از شکست متعاقب آن است. در این حالت می ترسید که موفقیت در رسیدن به هدف، شما را در معرض شکست های مخرب در آینده قرار دهد. به عنوان مثال اگر ارتقای مهمی بگیرید یا با فرد مناسبی ازدواج کنید بیشتر در چشم خواهید بود دیگران به شما نگاه می کنند و روی شما حساب می‌کنند. سپس در نهایت آنها را مایوس کرده و شکست میخورید و وقتی چنین اتفاقی بیفتد این شکست فاجعه بدتری خواهد بود. جمله معروفی که در مورد این وضعیت می‌گویند این است که "هرکه بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست". این وضعیت مانند این است که بترسید از ترافیک خارج شوید زیرا در حقیقت در بالای جایی قرار می‌گیرید که از آن سقوط خواهید کرد.

 

دکتر زهرا یوسفی

کاندیدای دکتری روانشناسی در دانشگاه تبریز

تکنیک های شناختی برای افزایش عزت نفس، متیو مک کی، پاتریک فانینگ

برو به فعالیت های مرکز